قدرنشناس عزيزم...كاش ميفهميدي از برگشت به تو بيزارمحتي فكر به مشكلات گذشته مان عصبي ام ميكند...ولي اي كاش ميشد بخشي از خاطراتمان را قيچي كنيم و مدام تكرارش كنيم....انقدر كه نخ نما شوند...و چيزي از فاجعه ي رابطه ي ما،به يادمان نبودقدرنشناس من... صدايم را ميشنوي؟؟؟؟كاش فقط هر سال فقط از راه ميرسيدي من را بغل ميگرفتي و يادمان نميامد كه ما سالهاست از هم جدا شديم و چه حرف ها که به هم نزدیم و نشنیدیم ,قدرنشناس عزيزم,قدر نشناس عزیزم ...ادامه مطلب